آخوند حسن روحانی در سخنرانی روز 28آذر 96 در تضاد با باند مقابل، دجالگرانه سنگ مردم را به سینه زد و در سخنانش حدود 45بار از مردم اسم برد و از جمله اینکه با استناد به گفته خمینی دجال و با تقلید از امام آدم کشان مردم را ”ولی نعمت“ دانست و...
بزرگترین سوءاستفاده از لفظ مردم، و همچنین بزرگترین اهانت به مردم این است که روحانی بهعنوان یکی از سردمداران این نظام جنایتکار در دهههای متوالی و اکنون بهعنوان رئیسجمهور جنایتکار این رژیم برای پیشبرد مقاصد خود و باندش در مقابل باند رقیب، فریبکارانه نام مردم را به مقاصد پلید خود ملوث میکند.
آنچه در سخنان روحانی بیش از هر چیز دیگر فریبکارانهتر بود، دفاع شیادانه او از حقوق شهروندی و دادن شعارهای پوشالی در این زمینه بود.
روحانی ضمن سخنسرایی و بهاصطلاح دفاعش از حقوق شهروندی مردم، به شنود دستگاههای نظامی وابسته به ولیفقیه ارتجاع از عناصر و افراد باند خود شکوه و شکایت کرد.
دجالگری و فریب روحانی آنجا اوج گرفت که گفت: ”والله پیغمبر «شنود» نمیگذاشت، آنقدر در زندگی خصوصی مردم دخالت نکنیم“. (خبرگزاری ایلنا 28آذر 96)
همچنین او از بهاصطلاح آزادی اطلاعرسانی به مردم توسط شبکههای اجتماعی فریبکارانه دفاع کرد و به مصداق ”شاهد روباه دمش است“، به وزیر ارتباط خود که حضور داشت اشاره کرد و او را تضمین این آزادی نامید!.
وزیر ارتباطات رژیم عنصر امنیتی و اطلاعاتی است که پیش از این در دولت احمدینژاد مدیر کل شنود وزارت اطلاعات و مسئول سانسور و بگیر و ببند بود.
بهدلیل شنود نهاد تحت مدیریت او بود که در جریان قیام های مردم در سال 88 مکالمات تظاهرکنندگان شنود شد و آنها بازداشت شده و به زندان افتادند.
اکنون نیز وظیفه اصلی او در وزارت ارتباطات دولت روحانی سانسور، فیلترینگ شبکههای اجتماعی و شنود تماسهای تلفنی مردم است.
ضمنا در جریان جنگ و جدال باندی بر سر شنود بین او و رئیس قضاییه رژیم، آخوند صادق لاریجانی به وجود دستگاههای شنود در نهاد ریاستجمهوری اشاره کرد و گفت: ”این تجهیزات بسیار فنی مربوط به امنیتی را بدون اطلاع نیروهای امنیتی به داخل ریاستجمهوری بردند، با اجازه که بوده است؟ به چه وجهی بوده است؟ پولش از کجا آمده است؟“
ملاحظه میشود که شنود و بگیر و ببند مردم یک موضوع عام و فراگیر در نظام ولایتفقیه و مربوط به این دولت یا آن دولت آن نیست.
دراین رابطه عبدالله رمضانزاده یکی از عناصر وابسته به باند موسوم به اصلاحطلب و از حامیان روحانی در روزنامه اعتماد 29آذر 96 مینویسد: ”ظاهراً با توجه به صحبتهایی که آقای انصاری، عضو مجمع روحانیان مبارز در چند روز گذشته داشتند، شنود یک مسأله عام و فراگیر شده است و در برخی موارد شاهدیم که حریم خصوصی شهروندان نقض میشود. در مواردی به تشخیص دستگاههای امنیتی ممکن است شنود صورت بگیرد. یکی از دستگاههایی که میتواند در معرض اتهام قرار بگیرد، دستگاههای امنیتی وابسته به دولت هستند؛ یعنی وزارت اطلاعات یا نیروی انتظامی که زیرنظر وزارت کشور است. این دو دستگاه در معرض این موضوع هستند که شنود غیرقانونی انجام دهند“.
وانگهی مگر همین روحانی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ در مقام دبیر شورای عالی امنیت رژیم نبود که کار اصلی این نهاد و دبیر آن کنترل، جاسوسی علیه مردم و سرکوب آنها است.
بنابراین دفاع مکارانه روحانی از حقوق شهروندی، قابل شدن آزادی ارتباطات برای آنها، شنود نکردن آنها، خرج کردن از کیسه مردم علیه باند خامنهای در جنگ قدرت و... ، حنایی است که دیگر رنگی ندارد و کسی را نمیفریبد.
وانگهی هر دو باند رژیم از ابتدای روی کارآمدن رژیم خمینی دجال تاکنون در سرکوب، بگیر و ببند و تجسس در زندگی آنها دست کمی از یکدیگر نداشتهاند. تنها زمانی به تجسس در زندگی مردم خاتمه داده میشود که این رژیم در تمامیتش سرنگون شود.
بزرگترین سوءاستفاده از لفظ مردم، و همچنین بزرگترین اهانت به مردم این است که روحانی بهعنوان یکی از سردمداران این نظام جنایتکار در دهههای متوالی و اکنون بهعنوان رئیسجمهور جنایتکار این رژیم برای پیشبرد مقاصد خود و باندش در مقابل باند رقیب، فریبکارانه نام مردم را به مقاصد پلید خود ملوث میکند.
آنچه در سخنان روحانی بیش از هر چیز دیگر فریبکارانهتر بود، دفاع شیادانه او از حقوق شهروندی و دادن شعارهای پوشالی در این زمینه بود.
روحانی ضمن سخنسرایی و بهاصطلاح دفاعش از حقوق شهروندی مردم، به شنود دستگاههای نظامی وابسته به ولیفقیه ارتجاع از عناصر و افراد باند خود شکوه و شکایت کرد.
دجالگری و فریب روحانی آنجا اوج گرفت که گفت: ”والله پیغمبر «شنود» نمیگذاشت، آنقدر در زندگی خصوصی مردم دخالت نکنیم“. (خبرگزاری ایلنا 28آذر 96)
همچنین او از بهاصطلاح آزادی اطلاعرسانی به مردم توسط شبکههای اجتماعی فریبکارانه دفاع کرد و به مصداق ”شاهد روباه دمش است“، به وزیر ارتباط خود که حضور داشت اشاره کرد و او را تضمین این آزادی نامید!.
وزیر ارتباطات رژیم عنصر امنیتی و اطلاعاتی است که پیش از این در دولت احمدینژاد مدیر کل شنود وزارت اطلاعات و مسئول سانسور و بگیر و ببند بود.
بهدلیل شنود نهاد تحت مدیریت او بود که در جریان قیام های مردم در سال 88 مکالمات تظاهرکنندگان شنود شد و آنها بازداشت شده و به زندان افتادند.
اکنون نیز وظیفه اصلی او در وزارت ارتباطات دولت روحانی سانسور، فیلترینگ شبکههای اجتماعی و شنود تماسهای تلفنی مردم است.
ضمنا در جریان جنگ و جدال باندی بر سر شنود بین او و رئیس قضاییه رژیم، آخوند صادق لاریجانی به وجود دستگاههای شنود در نهاد ریاستجمهوری اشاره کرد و گفت: ”این تجهیزات بسیار فنی مربوط به امنیتی را بدون اطلاع نیروهای امنیتی به داخل ریاستجمهوری بردند، با اجازه که بوده است؟ به چه وجهی بوده است؟ پولش از کجا آمده است؟“
ملاحظه میشود که شنود و بگیر و ببند مردم یک موضوع عام و فراگیر در نظام ولایتفقیه و مربوط به این دولت یا آن دولت آن نیست.
دراین رابطه عبدالله رمضانزاده یکی از عناصر وابسته به باند موسوم به اصلاحطلب و از حامیان روحانی در روزنامه اعتماد 29آذر 96 مینویسد: ”ظاهراً با توجه به صحبتهایی که آقای انصاری، عضو مجمع روحانیان مبارز در چند روز گذشته داشتند، شنود یک مسأله عام و فراگیر شده است و در برخی موارد شاهدیم که حریم خصوصی شهروندان نقض میشود. در مواردی به تشخیص دستگاههای امنیتی ممکن است شنود صورت بگیرد. یکی از دستگاههایی که میتواند در معرض اتهام قرار بگیرد، دستگاههای امنیتی وابسته به دولت هستند؛ یعنی وزارت اطلاعات یا نیروی انتظامی که زیرنظر وزارت کشور است. این دو دستگاه در معرض این موضوع هستند که شنود غیرقانونی انجام دهند“.
وانگهی مگر همین روحانی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ در مقام دبیر شورای عالی امنیت رژیم نبود که کار اصلی این نهاد و دبیر آن کنترل، جاسوسی علیه مردم و سرکوب آنها است.
بنابراین دفاع مکارانه روحانی از حقوق شهروندی، قابل شدن آزادی ارتباطات برای آنها، شنود نکردن آنها، خرج کردن از کیسه مردم علیه باند خامنهای در جنگ قدرت و... ، حنایی است که دیگر رنگی ندارد و کسی را نمیفریبد.
وانگهی هر دو باند رژیم از ابتدای روی کارآمدن رژیم خمینی دجال تاکنون در سرکوب، بگیر و ببند و تجسس در زندگی آنها دست کمی از یکدیگر نداشتهاند. تنها زمانی به تجسس در زندگی مردم خاتمه داده میشود که این رژیم در تمامیتش سرنگون شود.
No comments:
Post a Comment